مقالات 2023

Prevalence of injecting drug use and HIV, hepatitis B, and hepatitis C in people who inject drugs in the Eastern Mediterranean region: a systematic review and meta-analysis

عنوان مقاله:
شیوع مصرف تزریقی مواد و عفونت‌های HIV، هپاتیت B و هپاتیت C در میان مصرف‌کنندگان تزریقی مواد در منطقه مدیترانه شرقی: مرور نظام‌مند و فراتحلیل
نویسندگان:
اردوان محمد آقایی، ژاله غلامی، عرشیا سنگ‌چولی، یسنا رستم‌آبادی، سُوگل علم‌زاده، مریم اردشیر، شهاب باهشمت، بهرنگ شادلو، مهشید تاج، خالد سعید، آفرین رحیمی‌موقر

شناسه مقاله:
PMID: 37474230 | DOI: 10.1016/S2214-109X(23)00267-X

چکیده

زمینه:
مصرف تزریقی مواد (IDU) با بار قابل‌توجهی از بیماری در سطح جهانی همراه است. این مرور نظام‌مند منطقه‌ای و فراتحلیل با هدف بررسی شیوع مصرف تزریقی مواد و ویژگی‌های مصرف‌کنندگان تزریقی در ۲۲ کشور منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت انجام شده است.

روش‌ها:
ما مرور نظام‌مند و فراتحلیلی را با تمرکز بر شیوع مصرف تزریقی مواد، برآورد اندازه جمعیت مصرف‌کنندگان تزریقی، ویژگی‌های جمعیت مصرف‌کنندگان، انواع رایج مواد تزریقی، شیوع عفونت HIV، ویروس هپاتیت C (HCV)، ویروس هپاتیت B (HBV)، و همچنین خدمات درمان با آگونیست‌های اُپیوئیدی و برنامه‌های توزیع سرنگ و سوزن انجام دادیم. پایگاه‌های داده PubMed، Web of Science، Scopus، Embase و Index Medicus منطقه مدیترانه شرقی برای مقالات منتشرشده بین اول ژانویه ۲۰۱۰ تا ۱۷ آوریل ۲۰۲۲ بدون محدودیت زبانی جستجو شدند. همچنین منابع خاکستری از جمله گزارش‌های دولتی، اطلاعات سازمان‌های جامعه مدنی و پایگاه‌های داده و وب‌سایت‌های سازمان ملل بررسی شدند. مقالات در صورتی واجد شرایط بودند که یکی از شاخص‌های مورد نظر را گزارش یا برآورد کرده، یا داده‌های کافی برای محاسبه آن شاخص را ارائه داده باشند. داده‌های استخراج‌شده برای برآوردهای ملی و منطقه‌ای استفاده شدند.

یافته‌ها:
در مجموع ۳۸٬۲۸۳ سند شناسایی و ۲۰۱ مقاله در مرور نظام‌مند وارد شدند. از میان آن‌ها، ۱۱۵ مقاله برای چهار شاخص منتخب وارد فراتحلیل شدند. تعداد برآوردشده مصرف‌کنندگان تزریقی مواد در منطقه برابر با ۸۶۴٬۵۹۷ نفر (با فاصله اطمینان ۹۵٪: ۶۴۱٬۹۰۹ تا ۱٬۲۰۵٬۲۵۵) بود که معادل شیوعی برابر با ۲۰٫۰ نفر در هر ۱۰٬۰۰۰ بزرگسال (فاصله اطمینان ۹۵٪: ۱۴٫۹ تا ۲۷٫۹) می‌شود. در میان این افراد، شیوع عفونت HIV حدود ۱۹٫۲۲٪ (فاصله اطمینان ۹۵٪: ۱۲٫۸۶٪ تا ۲۶٫۳۶٪)، هپاتیت C حدود ۴۴٫۸۲٪ (۲۹٫۳۲٪ تا ۶۱٫۱۶٪) و هپاتیت B حدود ۲٫۶۶٪ (۰٫۸۴٪ تا ۷٫۲۶٪) برآورد شد. بین کشورها در متغیرهای مورد مطالعه و در دسترس بودن داده‌ها تفاوت‌های قابل‌توجهی وجود داشت. تنها ۹ کشور دارای برنامه‌های توزیع سرنگ بودند و ۷ کشور خدمات درمان با آگونیست‌های اُپیوئیدی را ارائه می‌دادند که اغلب با پوشش بسیار پایین، ناکافی یا نامشخص همراه بود.

تفسیر:
شیوع مصرف تزریقی مواد در منطقه مدیترانه شرقی پایین‌تر از میانگین جهانی است، به‌ویژه در میان زنان. اما نرخ عفونت HIV در این گروه بالاتر و نرخ عفونت هپاتیت C پایین‌تر از میانگین جهانی است. خدمات کاهش آسیب هنوز به‌خوبی توسعه نیافته‌اند. بهبود جمع‌آوری داده‌ها و تقویت ارائه خدمات درمانی در منطقه ضرورت دارد.

منبع تأمین مالی:
سازمان جهانی بهداشت (WHO)

لینک مقاله:

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/37474230/


 Drug use, drug use disorders, and treatment services in the Eastern Mediterranean region: a systematic review

Yasna Rostam-Abadi, Jaleh Gholami, Maral Mardaneh Jobehdar, Maryam Ardeshir, Ardavan Mohammad Aghaei, Sogol Olamazadeh, Mahshid Taj, Khalid Saeed, Ramin Mojtabai, Afarin Rahimi-Movaghar

 

مصرف مواد، اختلال مصرف مواد، و خدمات درمانی در منطقه مدیترانه : مطالعه مرور سیستماتیک

یسنا رستم‌آبادی، ژاله غلامی، مارال مردانه ، مریم اردشیر، اردوان محمدآقایی، سوگل علم‌زاده، مهشید تاج، خالد سعید، رامین مجتبایی، آفرین رحیمی‌موقر

مصرف مواد مخدر به یک نگرانی فزاینده در حوزه بهداشت عمومی جهانی تبدیل شده است. ما شیوع و الگوهای مصرف مواد مخدر، اختلالات مصرف مواد مخدر و میزان خدمات درمانی را در ۲۱ کشور و یک سرزمین در منطقه مدیترانه شرقی از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ بررسی کردیم. پایگاه‌های داده آنلاین به‌طور سیستماتیک در تاریخ ۱۷ آوریل ۲۰۲۲ جستجو شدند و همچنین منابع دیگری برای استخراج اطلاعات از ادبیات خاکستری مورد استفاده قرار گرفت. داده‌های استخراج‌شده تجزیه و تحلیل شده و برای ترکیب در سطوح کشور، زیرمنطقه‌ای و منطقه‌ای به‌کار گرفته شدند. شیوع مصرف مواد مخدر در منطقه مدیترانه شرقی بالاتر از برآوردهای جهانی است و کانابیس، تریاک، کات و ترامادول از جمله مواد اصلی مصرفی در این منطقه به شمار می‌روند. داده‌ها در زمینه شیوع اختلالات مصرف مواد مخدر نادر و پراکنده هستند. امکانات درمانی برای اختلالات مصرف مواد مخدر در اکثر کشورها موجود است، اما درمان با آگونیست‌های اپیوئید تنها در هفت کشور در دسترس است. نیاز به گسترش مراقبت‌های مبتنی بر شواهد و مقرون به صرفه وجود دارد. داده‌های محدودی در خصوص اختلالات مصرف مواد مخدر، پوشش درمانی و مصرف مواد مخدر در میان زنان و جوانان وجود دارد.

لینک مقاله

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/36848914/


Risky Sexual Behaviors and Condom Use Barriers in Iranian Women with Substance Use Disorders

Effat Mergati Khoei 1 2, Zahed Rezaei 3 4, Minoo Mohraz 5, Alireza Bayat 1, Fatemeh Ghanbarpour 1, Therese Killeen 6, Jeffrey E Korte 7

عنوان مقاله: رفتارهای جنسی پرخطر و موانع استفاده از کاندوم در زنان ایرانی مبتلا به اختلالات مصرف مواد

نویسندگان: عفت مرقاتی‌خویی، زاهد رضایی، مینو محرز، علیرضا بیات، فاطمه قنبرپور، ترز کیلین، جفری کورت

چکیده:

زمینه و هدف: اطلاعات اندکی درباره رفتارهای محافظتی زنان ایرانی، به‌ویژه استفاده مداوم از کاندوم، وجود دارد. به نظر می‌رسد که استفاده نامنظم از کاندوم در میان زنانی که با مشکلات مصرف مواد مواجه هستند، شایع باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رفتارهای جنسی پرخطر (RSBs) و موانع استفاده از کاندوم در زنان ایرانی دارای اختلالات مصرف مواد (SUDs) بود.

روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 300 زن که به‌دنبال درمان برای اختلالات مصرف مواد خود بودند و به مراکز درمانی فعال ترک بدون دارو (ODF) و درمان نگهدارنده با متادون (MMT) در تهران در بازه زمانی ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ مراجعه کرده بودند، شرکت کردند. سه پرسش‌نامه شامل: پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی، پرسش‌نامه رفتارهای جنسی پرخطر (RSBQ) و مقیاس موانع استفاده از کاندوم (CBS) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری R و آزمون‌های تحلیل واریانس پس‌هُک، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) و رگرسیون لجستیک انجام شد.

یافته‌ها: اکثریت شرکت‌کنندگان حداقل یک تجربه زندگی از رفتار جنسی پرخطر را گزارش دادند. نتایج نشان داد که تنها ۲۲٪ از شرکت‌کنندگان «همیشه» از کاندوم در روابط جنسی خود استفاده می‌کنند. کمترین و بیشترین امتیازات زیرمقیاس‌های CBS به ترتیب مربوط به تجربه جنسی (SE) با میانگین ۲٫۴۷ ± ۰٫۸۶ و زیرساخت‌های دسترسی/در دسترس‌بودن (۳٫۵۲ ± ۰٫۷) بودند. رفتارهای جنسی پرخطر با زیرمقیاس موانع ناشی از شریک جنسی (PB) (نسبت شانس OR = 0.4؛ فاصله اطمینان ۹۵٪: 0.22 تا 0.73) و اثر بر زیرمقیاس تجربه جنسی (OR = 0.54؛ فاصله اطمینان ۹۵٪: 0.31 تا 0.94) رابطه منفی معنادار داشتند.

نتیجه‌گیری: رفتارهای جنسی پرخطر در جمعیت مورد مطالعه شایع بود. بین این رفتارها و موانع استفاده از کاندوم ارتباطی معنادار وجود دارد. موانع استفاده از کاندوم بیشتر با نوع روابط جنسی (مانند سکس گروهی یا روابط جنسی گذرا) مرتبط بود تا شیوه خاصی از عملکرد جنسی (مانند سکس مقعدی). اجرای برنامه‌های پیشگیری از بیماری‌های آمیزشی، HIV/AIDS و رفتارهای پرخطر جنسی با تمرکز بر جنسیت، برای زنان مبتلا به اختلالات مصرف مواد توصیه می‌شود.

واژگان کلیدی: کاندوم، رفتارهای جنسی پرخطر، عفونت‌های آمیزشی، اختلالات مصرف مواد، زنان.

لینک مقاله:

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/37744548/

 


 

عنوان مقاله: ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه فارسی مقیاس کفایت دوز اوپیوئید (ODAS)

نویسندگان: عبدالله گل‌نژاد، آناهیتا ترکمان‌بتورابی، عمران محمد رزاقی، محمدرضا زرین‌دست، سارا یداللهی، پرویز دوستی کتج، نسیم وثوقی*

وابستگی‌های سازمانی:
۱. گروه علوم اعصاب و مطالعات اعتیاد، دانشکده فناوری‌های نوین پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
۲. گروه روان‌پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
۳. سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات آموزشی، تهران، ایران.

چکیده:

مقدمه:
مقیاس کفایت دوز اوپیوئید (ODAS) یکی از رایج‌ترین ابزارهای ارزیابی در مطالعات مربوط به اختلالات مصرف مواد است که «کفایت» دوز داروهای اوپیوئیدی را در افرادی که در برنامه‌های درمان نگهدارنده شرکت می‌کنند، مورد سنجش قرار می‌دهد. تا کنون مطالعه‌ای برای اعتبارسنجی نسخه فارسی این ابزار در ایران انجام نشده است. این پژوهش به اعتبارسنجی نسخه فارسی مقیاس ODAS پرداخته است.

روش‌ها:
نسخه فارسی ODAS براساس مقیاس اصلی ارائه‌شده توسط González-Saiz و همکاران ترجمه و بازبینی شد. ویژگی‌های روان‌سنجی این ابزار از طریق مصاحبه‌های حضوری ارزیابی شد. سه مصاحبه‌گر آموزش‌دیده، با ۲۵۰ بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون در استان مازندران (شمال ایران) که بیش از سه ماه در درمان بوده‌اند، مصاحبه کردند. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ و آزمون‌های پایایی درونی و تحلیل عاملی استفاده شد.

یافته‌ها:
پایایی درونی مقیاس ODAS در سطح مطلوبی قرار داشت (آلفای کرونباخ = ۰٫۸۱). در بین تمامی گویه‌ها، قابلیت اعتماد بین ارزیابان (inter-rater reliability) بالا بود (مقادیر کاپا بین ۰٫۹۰ تا ۱). تحلیل عاملی، ساختاری چهار مؤلفه‌ای را شناسایی کرد که در مجموع ۷۷٫۵٪ از واریانس کل را تبیین می‌کرد. ضرایب آلفای کرونباخ برای چهار مؤلفه به شرح زیر بود: میل به هروئین و مصرف بیش از حد دارو (۰٫۸۴)، مصرف (۰٫۹۱)، علائم عینی ترک اوپیوئید (۰٫۸۳)، و علائم ذهنی ترک اوپیوئید (۰٫۷۴).

نتیجه‌گیری:
نسخه فارسی مقیاس ODAS از اعتبار و پایایی مناسبی در میان بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون برخوردار است و می‌تواند به عنوان ابزاری معتبر در ارزیابی کفایت دوز داروهای اوپیوئیدی در ایران به کار رود.

واژگان کلیدی: مقیاس کفایت دوز اوپیوئید (ODAS)، پایایی، روایی، ایران

لینک مقاله:

https://bcn.iums.ac.ir/article-1-2528-en.html


Prevalence of alcohol consumption among clients of opioid agonist treatment (OAT) centers in Golestan province, Iran

شیوع مصرف الکل در میان مراجعه‌کنندگان مراکز درمان نگهدارنده با آگونیست‌های اُپیوییدی (OAT) در استان گلستان، ایران

علیرضا نوروزی¹، احمد دانش²

چکیده

مقدمه:
درمان‌های نگهدارنده با آگونیست‌های اُپیوییدی (OAT) نظیر متادون و بوپرنورفین به‌عنوان روش‌های مؤثر درمانی برای افراد مبتلا به اختلال مصرف اُپیویید (OUD) شناخته شده‌اند. با این حال، مصرف هم‌زمان سایر مواد، از جمله الکل، می‌تواند نتایج درمان OAT را تحت تأثیر منفی قرار دهد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع مصرف الکل در میان مراجعان مراکز OAT در استان گلستان در شمال ایران بود.

مواد و روش‌ها:
این مطالعه یک تحلیل ثانویه از داده‌های حاصل از نمونه‌ای شامل ۷۰۶ نفر از مراجعان مراکز معتبر ارائه‌دهنده OAT در استان گلستان در سال ۲۰۱۵ است. شرکت‌کنندگان حداقل یک ماه سابقه دریافت OAT را داشتند و به‌صورت تصادفی برای مشارکت در مطالعه انتخاب شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه با مراجعان منتخب جمع‌آوری شد. شاخص‌های اصلی مورد بررسی در این مطالعه شامل سابقه مصرف الکل در طول عمر، مصرف الکل در ماه گذشته، سابقه مصرف سنگین الکل در یک نوبت در طول عمر، و تعداد سال‌های مصرف منظم الکل بود.

یافته‌ها:
شیوع مصرف الکل در طول عمر ۳۹.۲٪ برآورد شد. شیوع مصرف الکل در ماه گذشته و سابقه مصرف سنگین الکل در یک نوبت در طول عمر به‌ترتیب ۶.۹٪ و ۱۸.۸٪ گزارش شد.

نتیجه‌گیری:
با وجود ممنوعیت کامل مصرف الکل در ایران، زیرمجموعه‌ای از شرکت‌کنندگان به مصرف الکل در ماه گذشته به‌طور هم‌زمان با دریافت درمان OAT اعتراف کردند. شیوع مصرف الکل در ماه گذشته در این مطالعه کمتر از میزان گزارش‌شده در کشورهایی بود که تولید، توزیع و مصرف الکل در آن‌ها قانونی است.

واژگان کلیدی: الکل؛ بوپرنورفین؛ متادون؛ درمان نگهدارنده با آگونیست اُپیوییدی (OAT)؛ اختلال مصرف اُپیویید (OUD).

لینک مقاله:

 


 

Opium Use and Risk of Lung Cancer: A Multi-center Case-Control Study in Iran

 

مصرف تریاک و خطر ابتلا به سرطان ریه: یک مطالعه مورد-شاهدی چند مرکزی در ایران

چکیده
اخیراً، مصرف تریاک به عنوان یک عامل سرطان‌زای انسانی برای سرطان ریه توسط آژانس بین‌المللی تحقیقات سرطان (IARC) طبقه‌بندی شده است. ما یک مطالعه مورد-شاهدی چندمرکزی بزرگ برای ارزیابی ارتباط بین مصرف تریاک و خطر ابتلا به سرطان ریه انجام دادیم. از ماه مه ۲۰۱۷ تا ژوئیه ۲۰۲۰، ۶۲۷ بیمار و ۳۴۷۷ شاهد را جذب کردیم. برای برآورد نسبت شانس‌ها (OR) و فواصل اطمینان ۹۵٪ (CI)، از تحلیل‌های رگرسیون لوجستیک بدون شرط استفاده کردیم و ارتباط بین مصرف تریاک و خطر ابتلا به سرطان ریه را اندازه‌گیری نمودیم. نسبت شانس‌ها برای محل سکونت، سن، جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، مصرف سیگار و قلیان تنظیم شد. ما یک خطر ۳.۶ برابری برای سرطان ریه در مصرف‌کنندگان منظم تریاک در مقایسه با افرادی که هرگز مصرف نکرده بودند یافتیم (CI 95٪: ۲.۹، ۴.۶). یک ارتباط قوی دوز-پاسخ بین تعداد تجمعی دفعات مصرف تریاک و خطر سرطان ریه مشاهده شد. نسبت شانس برای مصرف منظم تریاک در مورد سرطان سلول‌های کوچک بیشتر از سایر انواع بافت‌شناسی بود (۸.۳، CI 95٪: ۴.۸، ۱۴.۴). نسبت شانس ابتلا به سرطان ریه در میان مصرف‌کنندگان تریاک در زنان (۷.۴، CI 95٪: ۳.۸، ۱۴.۵) بیشتر از مردان (OR 3.3, CI 95٪: ۲.۶، ۴.۲) بود. نسبت شانس برای مصرف‌کنندگان همزمان تریاک و تنباکو برابر ۱۳.۴ (CI 95٪: ۱۰.۲، ۱۷.۷) در مقایسه با غیرمصرف‌کنندگان بود. خطر ابتلا به سرطان ریه در مصرف‌کنندگان منظم تریاک بیشتر است و این نتایج به استحکام استدلال‌ها در خصوص سرطان‌زایی تریاک کمک می‌کند. این ارتباط در موارد سرطان سلول کوچک نسبت به سایر انواع بافت‌شناسی قوی‌تر است.

 


Prevalence of alcohol consumption among clients of opioid agonist treatment (OAT) centers in Golestan province, Iran

 

شیوع مصرف الکل در میان مراجعین مراکز درمان با آگونیست‌های اپیوئید   (OAT) در استان گلستان، ایران

مقدمه:
درمان‌های آگونیست‌های اپیوئید با متادون و بوپرنورفین به‌عنوان درمان‌های مؤثر برای افراد مبتلا به اختلال مصرف اپیوئید شناخته شده‌اند. با این حال، مصرف هم‌زمان سایر مواد مانند الکل می‌تواند نتایج درمان را تحت تأثیر منفی قرار دهد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع مصرف الکل در میان مراجعین مراکز درمان با آگونیست‌های اپیوئید در استان گلستان در شمال ایران بود.

مواد و روش‌ها:
این مطالعه یک تحلیل ثانویه از نمونه‌ای متشکل از ۷۰۶ نفر از مراجعین بود که در سال ۲۰۱۵ از مراکز درمانی تأییدشده در استان گلستان دریافت‌کننده درمان با آگونیست‌های اپیوئید بودند. این افراد حداقل به مدت یک ماه تحت درمان قرار داشتند و به‌طور تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه با مراجعین منتخب جمع‌آوری شد. شاخص‌های اصلی مورد مطالعه در این تحقیق شامل تاریخچه مصرف الکل در طول زندگی، مصرف الکل در ماه گذشته، تاریخچه مصرف زیاد الکل در یک موقعیت خاص، و سال‌های مصرف منظم الکل بود.

نتایج:
شیوع تاریخچه مصرف الکل در طول زندگی برابر با ۳۹.۲٪ برآورد شد. شیوع مصرف الکل در ماه گذشته و تاریخچه مصرف زیاد الکل در یک موقعیت خاص به‌ترتیب ۶.۹٪ و ۱۸.۸٪ بود.

نتیجه‌گیری:
علیرغم ممنوعیت کامل مصرف الکل در ایران، یک زیرنمونه از شرکت‌کنندگان مصرف الکل در ماه گذشته را هم‌زمان با درمان خود گزارش کردند. شیوع مصرف الکل در ماه گذشته برآورد شده کمتر از شیوع گزارش‌شده در کشورهایی بود که تولید، توزیع و مصرف الکل در آن‌ها قانونی است.


The carcinogenicity of opium consumption: a systematic review and metaanalysis

سرطان‌زایی مصرف تریاک: یک مرور سیستماتیک و فراتحلیل

چکیده:
سرطان‌زایی مصرف تریاک به‌تازگی توسط گروه کاری تشکیل‌شده ارزیابی شد. ما ارزیابی اخیر را با انجام یک مرور سیستماتیک گسترده و همچنین ارزیابی کمی فراتحلیلی از نقش مصرف تریاک و خطر ابتلا به برخی سرطان‌ها تکمیل کردیم و جنبه‌های مختلف کیفیت مطالعه را در نتایج فراتحلیلی به‌طور دقیق ارزیابی کردیم. ما ادبیات منتشرشده را جستجو کردیم تا تمام مطالعات مربوط به مصرف تریاک و خطر سرطان‌های منتخب در انسان‌ها را تا تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۲ شناسایی کنیم. خطرات نسبی فرامتنی (mRR) و فواصل اطمینان ۹۵٪ (CI) مرتبط با آن‌ها، با استفاده از مدل‌های اثرات تصادفی برای مطالعات سرطان مثانه، حنجره، ریه، مری، پانکراس و معده برآورد شد. ناهمگونی بین مطالعات با استفاده از شاخص I2 ارزیابی شد. کیفیت مطالعه بررسی شد و تحلیل‌های حساسیت برای ارزیابی تأثیر علل معکوس احتمالی، تعصب پیش‌درمان، تعصب انتخاب، تعصب اطلاعات و اشتباهات کنفوندینگ انجام شد. در مجموع، ۲ مطالعه cohort آینده‌نگر و ۳۳ مطالعه مورد-شاهدی شامل شد. برآورد mRR کلی برای «مصرف همیشه یا منظم» در مقابل «مصرف هرگز» تریاک در سرطان مری از ۱.۵۰ (CI ۹۵٪ ۱.۱۳۱.۹۹، I2 = ۰٪، ۶ مطالعه) تا ۷.۹۷ (CI ۹۵٪ ۴.۷۹۱۳.۳، I2 = ۶۲٪، ۷ مطالعه) برای سرطان حنجره متغیر بود. تحلیل‌های مربوط به مواجهه انبوه با تریاک نشان داد که خطر ابتلا به سرطان با مصرف بیشتر تریاک افزایش می‌یابد. نتایج در تحلیل‌های حساسیت که مطالعات مستعد منابع بالقوه تعصبات روش‌شناسی و اشتباهات کنفوندینگ را حذف کرده بودند، پایدار بود. یافته‌ها یک رابطه منفی بین مصرف تریاک و سرطان‌های مثانه، حنجره، ریه، مری، پانکراس و معده را پشتیبانی می‌کنند.


Pre-mating administration of theophylline could prevent the
transgenerational effects of maternal morphine dependence on offspring
anxiety behavior: The role of dopamine receptors

تزریق تئوفیلین پیش از جفت‌گیری می‌تواند از اثرات فراتر از نسلی وابستگی مورفین مادر بر رفتار اضطرابی نسل‌های بعدی جلوگیری کند: نقش گیرنده‌های دوپامین

چکیده:
اعتیاد به اپیوئید تغییرات مولکولی در مسیر پاداش مغز ایجاد می‌کند، از جمله تغییراتی در بیان ژن که ممکن است از طریق مکانیسم‌های اپی‌ژنتیکی مانند استیلاسیون هیستونی به نسل بعدی منتقل شود. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر تئوفیلین به‌عنوان یک فعال‌کننده HDAC (هیستون دِاستیلازها) بر بیان گیرنده‌های دوپامین D1 و D2 در هسته آکومبنس (NAc) و رفتار اضطرابی در نسل‌های بعدی موش‌های ماده وابسته به مورفین بود. موش‌های ماده به مدت شش روز به دوزهای افزایشی مورفین معرض شدند و سپس به مدت ۱۰ روز با تئوفیلین (۲۰ میلی‌گرم/کیلوگرم) یا سرم فیزیولوژی قبل از جفت‌گیری با موش‌های نر طبیعی درمان شدند. نسل‌های نر و ماده برای ارزیابی رفتار اضطرابی با استفاده از دستگاه ماز مرتفع آزمایش شدند. علاوه بر این، بیان گیرنده‌های دوپامین D1 و D2 در NAc با استفاده از PCR زمان واقعی (واکنش زنجیره‌ای پلیمراز) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که نسل‌های موش‌های ماده وابسته به مورفین، بیان هر دو گیرنده D1 و D2 را در NAc افزایش داده و رفتار اضطرابی کمتری نسبت به نسل‌های کنترل داشتند. با این حال، این اثرات در نسل‌هایی که مادران وابسته به مورفین آن‌ها پیش از جفت‌گیری ۱۰ روز تئوفیلین دریافت کرده بودند، به سطوح طبیعی بازگشت. نتیجه‌گیری می‌شود که تئوفیلین ممکن است از نظر درمانی در کاهش عواقب منفی وابستگی مورفین مادر بر رفتار نسل‌های بعدی از طریق بازگرداندن سطوح طبیعی بیان گیرنده‌های دوپامین و تعدیل اضطراب مؤثر باشد. برای درک کامل مکانیسم‌های زیربنایی این پدیده، به تحقیقات بیشتری نیاز است.